سالروز تولد مامان مریم

هنوز هم نمیدانم هر سال که می گذرد یک سال به عمرم اضافه می شود یا یک سال از عمرم کم

(گاندی)

تولد واژه ای ست در پی معنا شدن

مفهومی ست در تب و تاب رسیدن

تولد گاه بهانه ای ست برای دلتنگ خود شدن

شانه ای ست برای جستجوی خویش

تولد گاهی بهانه ای ست برای یک جمع دوستانه

برای چند لحظه با هم خندیدن(هر چند به ظاهر)

برای خرید یک شاخه گل

برای جاری شدن یک قطره اشک

و کشیدن آهی از سر دلتنگی

تولد علامتی است پر معنا

در سر رسید زندگی ما

گاه بهانه ای ست برای نوشتن یک متن

یا سرودن یک شعر

تولد گاه بهانه ای ست

برای فریاد بودن

رهایی از پیله ی تنهایی

و اندکی به دنبال خود گشتن

تولد مفهومی ست

ناپیوسته در زندگی امروز ما

و عشق مفهومی ست پیوسته(اگر دریابیم)

با عشق زندگی کن تا پیوسته متولد شوی

امروز اول مهرماه تولد خودمه پس

تولدم مبارک

_{^{بعدا نوشت : یادم رفت بنویسم سر کیک تولد مامانی چقدر با محمد جواد کل کل کردین تو می گفتی کیک تولد منه محمد جواد هم می خواست کم نیاره می گفت نه مال خودمه منم هیچ حرفی برای گفتن نداشتم دیدم داره کار به جای باریک می رسه}}

_{^{گفتم هر کی ساکت بشینه بهش کیک می دم ولی اصلا گوشتون بدهکار نبود و تو هم جواب برای محمد جواد داشتی}}

_{^{دایی هم محمد جواد رو دعوا کرد و اون هم زد زیر گریه}}

_{^{این هم خاطره ای شد برای هر دوی شما که به اسم من و به کام شما}}