دیانادیانا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

دیانا الهه ماه و جنگل

جابجایی

1390/3/29 15:26
نویسنده : مریم
384 بازدید
اشتراک گذاری

دیانا جونم چند روزی بود برات نتونستم از روزانه هامون بنویسم چون خیلی درگیر بودم و حسابی کار داشتم ولی امروز اومدم و برات از روزهای گذشته می نویسم

بعد از ظهر روز دوشنبه مورخ  ٢٤/٣/٩٠ ما به آپارتمان جدید نقل مکان کردیم  با گرفتن یه کامیون و ٤ تا کارگر  وسایلو بردند و نمیدونم چطور چیده بودند که مجبور شدیم یه پیکان وانت هم کرایه کنیم که بقیه وسایلو ببرند

طفلیها چطوری  این وسایل به این سنگینی رو می بردند  واقعا دلم براشون می سوخت 

 تمام اسباب اثاثیه را آوردیم توی خونه و شب هم رفتیم خونه خاله معصومه و تا ٥ شنبه اونجا بودیم  و در کنار خاله و شوهرش خیلی خیلی بهمون خوش گذشت و هر از گاهی که فرصت  می کردیم  می اومدیم به خونه جدید ویه کم اثاثها رو مرتب کردیم ولی ٥ شنبه و جمعه به اتفاق خاله ها و عمو و دایی که واقعا برامون سنگ تموم گذاشتند همه وسایلو چیدیم و تقریبا تموم شد فقط مونده یه کم خرده کاری که کم کم باید خودم انجام بدم ولی چقدر سخته  فکرشم نمی کردم بعد از چند سال جابجایی اینقدر سخت باشه

من از خدای مهربون میخوام که همه مستا جرها خودشون صاحبخونه بشند الهی آمین

از خاله معصومه هم خیلی ممنونیم که حسابی این چند روز به خودشو و عی آقا زحمت دادیم بی اندازه

امیدوارم جبران کنم

مامانی عزیزم تو هم خیلی با علی آقا احساس راحتی می کردی و با هم سرتون گرم نی نای و آهنگ و این جور چیزها بود و دلت نمی خواست از خونشون بیایی

niniweblog.com

 

مامانی تو هم که اصلا حال و حوصله این جور مسایلو نداشتی و دایم دنبال من راه می افتادی و گریه میکردی نمی ذاشتی مامانی به کارهاش برسه

یا میخواستی تی و جارو رو از دست من و بابایی بگیری و خودت تمیز کنی ولی بیشتر کار ما رو در می آوردی ولی عزیز دلم سعی می کنم این روز ها وقت بیشتری برات بذارم تا کمی جبران بشه می دونم یه کمی خسته شدی از این شرایط ولی امید وارم روزهای خوب و خوشی با توکل به خدا در انتظارمون باشه

در حال حاضر هم خیلی خریدای جدیدی برای خونه جدیدمون داریم که باید سر فرصت بگردیم و بخریم

اتاق خوشگلتو باید سر فرصت تزیین کنم

امیدوارم تو خونه جدید با سلامتی و دلخوشی با هم زندگی کنیم

از بابایی هم به خاطر کمک کردنش توی خونه خیلی خیلی ممنونم که حسابی سنگ تموم برامون گذاشت

امیدوارم بقیه مسایل پیش رو هم به خوبی و خوشی حل بشه و ماجرای خرید و فروش خونه هر چه زودتر تموم بشه

الهی آمین

دخترم تازگیها بهانه اسکیت می گیری و می گی برای من اسکیت بخرین به مربی اسکیت توی مهد می گم میشه دیانا رو ثبت نام کنم توی کلاس اسکیت میگه نه دیانا  براش خیلی زوده حداقل ٣ سال به بالا که بتونه خودشو کنترل کنه

ولی تو اصلا گوش نمیدی حالا یه روز میخواهیم با بابایی بریم منیریه ببینیم اندازه پات می تونیم بخریم و بعدشم ثبت نامت کنم ببینم میتونی یاد بگیری فقط امیدوارم از اون زده نشی

تازه اسکوترم می خواهی  بهاونا اول می گفتی اسکیت بزرگ ولی وقتی اسمشو بهت گفتم میگی اسکه کوتر می خوام دیشب خیلی بهانه گرفتی و گفتی بابایی من اسکیت میخوام منم نمیدونستم شبونه از کجا برات بیارم بالاخره خسته شدی و خوابت برد 3D

 مامانی الان برات خیلی زوده  ولی سر فرصت برات می خرم 3D

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ماهان
29 خرداد 90 15:35
منزل جدید مبارک الهی به سلامتی و شادی توش زندگی کنین
مامان سید ابوالفضل
29 خرداد 90 15:52
بابا محسن
30 خرداد 90 10:05
بازم مبارکه ...
مامان شازده کوچولو
30 خرداد 90 12:22
سلام عزیزم ، خسته نباشید ، مبارکتون باشه ، دعای قشنگیه ، ان شالله همه صاحب خونه بشن روی ماه دخترتون رو از طرف من ببوسید
مامان فرشته
30 خرداد 90 14:35
مبارکتون باشه ان شاا... براتون اومد داشته باشه عزیز دلم مهربونم بوسسسسسسسسسسسس
تینا
30 خرداد 90 16:53
آخی به سلامت عزیزم ... امیدوارم روزهای خوبی رو توش داشته باشین