شیطون بلا
چند وقتیه که دیانا خانوم یه کوچولو شیطونی میکنه
آیا طبیعیه و میخواد حس استقلال طلبیشو تقویت کنه یا یه نوع اعتراضه؟
به مربیای مهدش میگم که یه کوچولو ناسازگار شده توی مهد کودک برخوردش چطوره ؟
میگن خیلی خوبه اینجا هیچ مشکلی نداره بچه حرف گوش کنیه خیلی خوبو چه و چه و چهههههه.
ولی من فکر میکنم توی مهد بهشون اجازه بازی کردن و پریدن بالا و پایین نمیدن و بچه انرژیش تخلیه نمیشه
به نظرم یه جور سر بازخونست دیگه
وقتی میاد خونه تازه میخواد شیطونی کنه و کنجکاویشم که دیگه نگو و نپرس
همش میخواد صندلی بذاره پای سینک ظرفشویی و برام ظرف بشوره و آب هم که تا دلتون بخواد دیگه تا سر حد فشار بره
ریختن مایع ظرفشویی روی اسکاچ و شستن و شکستن هر چی که توی سینکه همانا
بعدشم خیس شدن لباس و اب ریختن روی صندلی و تمام کابینت
از دست تو د خ - - - - -- - -ت - - - - - - - - ر
میخوام ب بینم بزرگم شدی دست به این کارها میزنی ؟
مامانی که فکرنمیکنه>>>>>>>> این کارها الان فقط برای حس کنجکاویه |؟
به همین خاطر طی یه عملیات مهم با کمک دایی محسن و یه دو سه متری کش تمام صندلیها را با میز به هم بستیم
تا دیانا خانوم صندلیها را جابجا نکنه
بعدشم می پرسه مامانی چرا من نمیتونم این صندلی را ببرم
آ-خه خوب دایی برای چی اینا رو بسته
از اون که نا امید میشه با کوسنهای مبل آبکش قابلمه
لگن هر چی که بتونه زیر پاش بذاره استفاده میکنه که تالاپی می افته ته آشپزخونه
از اون گذشته با مداد شمعیهاش به غیر از کتابهای رنگ آمیزی و دفتر نقاشی روی مبل و کابینت و میز و مخصوصا دیوارهارو تا تونسته رنگی کرده
مامانی فقط در حال تمیز کردنه
دوباره میره چهار پایه می ذاره در کمدشو باز میکنه از توی کمدش انواع و اقسام کتابهای شعر و داستانو و به اضافه اسباب بازیها و عروسکهاش می آره بیرون و جاتون خالی پخش و پلاااااااااااااااااااا
آخه دختر گلم چرا شیطونیهات زیاد شده ؟
فقط باید چشمم کار کنه ببینم یه خرابکاری نکرده باشی
تازگیها برس می آری و میخواهی موهای مامانو برس بکشی و لی به قول خودت آخ آخ آخ که تمام موهای منو میکشی و اعتراضی هم وارد نیست که نیست
خدا نکنه بخواهیم بریم بیرون مامانی برام رژلب میزنی
آره مامان جون
دوباره!!!!!! مامانی رژلبتو نخوریا باشه ؟ آفففففرین
چشم مامان
مامانی من قشنگ شدم
آره مامانی ماه شدییییییییییییییییی
البته با نوشتن این تعریفها خواستم یه یادگاری براش بذارم از کار هایی که میکنه
و شایدم خیلی طبیعی باشه این کارها و باید همه چیز رو تجربه کنه و فهمیدم که تا سیر نشه از اون کار دست بردار نیست
مامانی دوستت دارم الهی الهی که هیچ وقت گریه و ناراحتی تو را نبینم
میخوای کمکم کنی و لی بیشتر خرابکاری میکنی اشکال نداره منم سعی می کنم تحمل کنم
از کارهای خوبش بگم که هرشب مسواکشو میزنه و نازنین مامانی خودش یاد من میندازه قربونت برم نفسم
از حموم هم که میآد بیرون خودش موهاشو میخواد سشوار بکشه و خشک کنه دخترم بزرگ شده و تا دلتون بخواد خانممممممم
از خدای مهربون میخوام یه صبر و آرامش خوبی بهم بده تا تو عزیزم اذیت نشی و منم حوصله بیشتری نسبت به کارهات داشته باشم آمین