دیانادیانا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

دیانا الهه ماه و جنگل

ناراحتم

چرا عکسهای دخترم بسته شده                 خیلی ناراحتم شما میدونید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
6 ارديبهشت 1390

ناراحتم

چرا عکسهای دخترم بسته شده خیلی ناراحتم شما میدونید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
6 ارديبهشت 1390

روان کودک

توجه‌‌‌‌‌‌ به سلامت روان‌كودك روان‌شناسان عمر انسان را به دوره‌هاي 7 ساله تقسيم مي‌كنند و تمامي اين دوره‌ها را بازتابي از 7 سال اول زندگي مي‌دانند. در حقيقت شخصيت افراد در 7 سال اول زندگي و در دوران كودكي شكل مي‌گيرد و بيش از آن‌كه خود در آن دخالتي داشته باشد شرايط محيطي نظير رفتارهاي والدين و وضعيت زندگي خانوادگي و اجتماعي در ساختن بنيان شخصي وي موثرند. بر اين اساس سلامت رواني فرزند كه چارچوب شخصيت وي را در طول زندگي مي‌سازد با سلامت روان در كودكي پيوند دارد و نقش والدين در اين حوزه بسيار پررنگ است.   اغلب والدين نيازهاي تغذيه‌اي، تفريحي، بهداشت و پزشكي، آموزشي و نيازهاي اوليه نظير پوشاك كودكان را در اولويت مي‌گذارند و بر...
3 ارديبهشت 1390

روان کودک

توجه‌‌‌‌‌‌ به سلامت روان‌كودك روان‌شناسان عمر انسان را به دوره‌هاي 7 ساله تقسيم مي‌كنند و تمامي اين دوره‌ها را بازتابي از 7 سال اول زندگي مي‌دانند. در حقيقت شخصيت افراد در 7 سال اول زندگي و در دوران كودكي شكل مي‌گيرد و بيش از آن‌كه خود در آن دخالتي داشته باشد شرايط محيطي نظير رفتارهاي والدين و وضعيت زندگي خانوادگي و اجتماعي در ساختن بنيان شخصي وي موثرند. بر اين اساس سلامت رواني فرزند كه چارچوب شخصيت وي را در طول زندگي مي‌سازد با سلامت روان در كودكي پيوند دارد و نقش والدين در اين حوزه بسيار پررنگ است. اغلب والدين نيازهاي تغذيه‌اي، تفريحي، بهداشت و پزشكي، آموزشي و نيازهاي اوليه نظير پوشاك كودكان را در اولويت مي‌گذارند و براي...
3 ارديبهشت 1390

روز نگار

دخترم امروز زودتر از بقیه روزها بیدار شد و اومد بالای سر منو گفت مامانی شیر میخوام طفلی چون دیشب خوب شام نخورده بود گرسنش شده بود پا شدم از توی یخچال بهش نصف لیوان شیر دادم که گفتم گرمش کنم گفت نه میخوام سرد باشه  بابایی هر روز دختر گلمونا می بره مهد کودک ولی چون امروز میخواست بره ماموریت(عصری پرواز داره برای جلسه کاری توی مشهد البته آخر شب برمیگرده ........... باید خودم زودتر آماده می شدم و میبردمش مهد کودک   توی راه میگه مامانی من نمیرمممممممممممممممممممممم مهد کودکاااااااااااااااااااااا میگم نه مامان جون تو باید بری مهد کودک منم میرم اداره بعد از ظهر می ام دنبالت میبرمت پارک تاب بازی جیگرم تو قبول میکنی چون ک...
31 فروردين 1390

روز نگار

دخترم امروز زودتر از بقیه روزها بیدار شد و اومد بالای سر منو گفت مامانی شیر میخوام طفلی چون دیشب خوب شام نخورده بود گرسنش شده بود پا شدم از توی یخچال بهش نصف لیوان شیر دادم که گفتم گرمش کنم گفت نه میخوام سرد باشه بابایی هر روز دختر گلمونا می بره مهد کودک ولی چون امروز میخواست بره ماموریت(عصری پرواز داره برای جلسه کاری توی مشهد البته آخر شب برمیگرده........... باید خودم زودتر آماده می شدم و میبردمش مهد کودک توی راه میگه مامانی من نمیرمممممممممممممممممممممم مهد کودکاااااااااااااااااااااا میگم نه مامان جون تو باید بری مهد کودک منم میرم اداره بعد از ظهر می ام دنبالت میبرمت پارک تاب بازی جیگرم تو قبول میکنی چون کوچولویی پاک و معصومییی...
31 فروردين 1390

نجواهای مادرانه

  من به تو زندگي را هديه كردم، اما نمي‌توانم به جاي تو زندگي كنم. من مي‌توانم نكاتي را به تو بياموزم، اما نمي‌توانم تو را مجبور به آموختن كنم. مي‌توانم مسير زندگي را به تو نشان دهم، اما قادر نيستم تو را به مقصد برسانم. من مي‌توانم درست و غلط را به تو نشان دهم، اما هيچ وقت نخواهم توانست به جاي تو تصميم بگيرم. من مي‌توانم لباس‌هاي زيبا بر تن تو بپوشانم، اما درون زيبايت را نمي‌توانم به راحتي بسازم. من به تو پند و اندرز مي‌دهم، اما نمي‌توانم به جاي تو آنها را بپذيرم. من به تو ياد خواهم داد كه ببخشي، اما شايد نتوانم مانع خودخواهي تو باشم. من درباره دوستانت تو را نصيحت مي‌كنم، اما نمي‌توانم به جاي تو آنها را ...
31 فروردين 1390

نجواهای مادرانه

من به تو زندگي را هديه كردم، اما نمي‌توانم به جاي تو زندگي كنم. من مي‌توانم نكاتي را به تو بياموزم، اما نمي‌توانم تو را مجبور به آموختن كنم. مي‌توانم مسير زندگي را به تو نشان دهم، اما قادر نيستم تو را به مقصد برسانم. من مي‌توانم درست و غلط را به تو نشان دهم، اما هيچ وقت نخواهم توانست به جاي تو تصميم بگيرم. من مي‌توانم لباس‌هاي زيبا بر تن تو بپوشانم، اما درون زيبايت را نمي‌توانم به راحتي بسازم. من به تو پند و اندرز مي‌دهم، اما نمي‌توانم به جاي تو آنها را بپذيرم. من به تو ياد خواهم داد كه ببخشي، اما شايد نتوانم مانع خودخواهي تو باشم. من درباره دوستانت تو را نصيحت مي‌كنم، اما نمي‌توانم به جاي تو آنها ...
31 فروردين 1390

عشق بستنی

مامانی فدای تو بشه که اینقدر عشق بستنی داری منم به خاطر تو و با تو هر روز یه بستنی میزنم دوستت دارم عزیز دلم که هر نوع بستنی را چنان با اشتها می خوری که دل همه آب میشه  قربون بستنی خوردنت ...
30 فروردين 1390